ناپلئون هیل نویسنده آمریکایی مشهوری ست که یکی از پیشگامان سبک مدرن ادبیات موفقیت شخصی بود. یکی از معروفترین اثرهای او، کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید (Think and Grow Rich) هست که یکی از پرفروشترین کتابهای جهان است. در زمان مرگ ناپلئون هیل در سال ۱۹۷۰ بیش از ۲۰ میلیون نسخه از کتاب مشهور او با عنوان ” بیندیشید و ثروتمند شوید ” فروخته شده بود. آثار هیل قدرت باورهای شخصی و نقش آنها در موفقیتهای فردی را اثبات میکند. بیشتر کتابهای ناپلئون هیل به معرفی اصول سرنوشت سازی پرداخته که برای کسب موفقیت و ثروت ضروری هستند. بیشک جمله «آنچه را که ذهن انسان بتواند تصور و باور کند، میتواند به آن دست یابد.» معروفترین نقلقولی ست که از ناپلئون هیل برای تشنگان موفقیت و ثروت به یادگار مانده است.
اگر فکر میکنید ثروت فقط پول و مادیات است سخت در اشتباهید. عشق، روابط موفق و سلامت جسمانی ثروتهایی هستند که هر چند اغلب توسط انسان نادیده گرفته میشوند اما به مراتب باارزشتر از پول هستند. ناپلئون هیل در کتاب شاه کلید ثروت به معرفی ۱۲ ثروت زندگی پرداخته است. اگر میخواهید واقعاً فرد موفق و ثروتمندی باشید از امروز تلاش کنید تمام این ثروتها را در کنار هم و به عنوان گنجینهای ارزشمند در زندگی خود داشته باشید.
۱-نگرش ذهنی مثبت
همه ثروتها، بدون توجه به ماهیتی که دارند، در حالتی از ذهن شروع میشوند و باید یادآوری کنیم که هر کس میتواند و حق دارد ذهنش را برای حل هر مشکلی که میخواهد متمرکز کند.
توجه به این موضوع بسیار مهم است که پروردگار جهان به انسان امکان داده است تا بر شکلگیری افکارش کنترل داشته باشد و آنها را در هر مسیری که میخواهد راهنمایی کند.
نگرش ذهنی مهم است زیرا مغز را به همارز یک الکترومغناطیس تبدیل میکند تا هر چه را در فکر میگذرد به سوی خود جذب کند. به همین شکل، فکر میتواند هراسها، نگرانیها و تردیدها را به سوی خود جلب کند.
نگرش ذهنی مثبت نقطهی شروع همهی ثروتها است، خواه این ثروت طبیعت مادی داشته باشد و خواه ثروت ناملموس باشد.
نگرش ذهنی مثبت ثروت دوستی واقعی را به سوی خود جلب میکند و تأمینکنندهی ثروتهایی است که در طبیعت یافت میشود، همان چیزی که در شبهای مهتابی، در ستارهها، در چشماندازهای زیبا و در افقهای دور وجود دارد.
و ثروتهایی را که در کار انسانها نهفته است.
و ثروت هماهنگی در روابط موجود در خانه که همهی اعضای خانواده در هماهنگی با هم تشریک مساعی دوستانه میکنند.
و ثروتهای موجود در سلامت جسمانی که گنجینهی کسانی است که توانستهاند میان کار و تفریح، عبادت و عشق تعادلی ایجاد کنند، کسانی که میخورند تا زندگی کنند، نه زندگی میکنند تا بخورند.
و ثروت رهایی از ترس.
و ثروت اشتیاق و دلگرمی، هم پویا و هم انفعالی.
و ثروت سرود و ترانه و خنده که جملگی حالت ذهن را نشان میدهند.
و ثروت نظم و انضباط شخصی که از طریق آن میتوان از لذت دانستن این مطلب برخوردار شد که ذهن در جهت تحقق آنچه آرزو میکنیم کار میکند به شرط آنکه از قطعیت هدف برخوردار باشیم.
و ثروت تفریح و بازی که از طریق آن میتوان تمام بار و فشار زندگی را بر زمین نهاد و بار دیگر به کودکی خردسال تبدیل شد.
و ثروت «خویشتن دیگر»، آن خویشتنی که هیچ شکست و ناکامی را ابدی و پایا در نظر نمیگیرد.
و ثروت ایمان به «خرد الهی».
و ثروت ژرفاندیشی و در آرامش قرار دادن ذهن، پیوند و اتصالی که هر کس میتواند از طریق آن از کمک خرد الهی بهرهمند شود.
بله، اینها و همهی ثروتهای دیگر با نگرش ذهنی مثبت شروع میشوند. در این شرایط هرگز عجیب نیست که بگوییم نگرش ذهنی مثبت جایگاه نخست «دوازده ثروت زندگی» را به خود اختصاص میدهد.
۲-سلامت جسمانی
سلامتی با «آگاهی از سلامتی» شروع میشود. سلامتی نصیب کسانی میشود که به جای بیماری دربارهی سلامتی فکر میکنند. سلامتی نصیب کسانی میشود که اعتدال در خوردن را رعایت میکنند و فعالیتهای جسمانی کافی دارند.
۳-هماهنگی در روابط انسانی
هماهنگی با دیگران با هماهنگی با خود شروع میشود. با خود صادق باشید تا با هر کس دیگری در راحتی به سر برید.
۴-رهایی از ترس
کسی که میترسد انسانی رها و آزاد نیست. ترس منادی شیطان است و هر جا رخ بنمایاند، باید دلیل آن را پیدا کرد و قبل از اینکه پا و ریشه بگیرد، آن را از میان برداشت. ما با هفت ترس مهم رو به رو هستیم:
۱-ترس از فقر
۲-ترس از انتقاد
۳-ترس از بیماری
۴-ترس از فقدان عشق
۵-ترس از فقدان آزادی
۶-ترس از پیر شدن
۷-ترس از مرگ
۵-امید موفقیت
بزرگترین خوشبختی ما در نتیجهی امید به موفق شدن و رسیدن به هدفها و امیال و خواستهها صورت خارجی پیدا میکند. بیچاره و فقیر کسی است که نمیتواند به آینده امیدوار باشد و دل به این خوش کند که به کسی که میخواهد تبدیل شود.
۶-توانایی ایمان آوردن
ایمان خط ارتباطی میان ذهن هوشیار انسان و منبع عظیم خرد الهی است. ایمان خاک حاصلخیز باغ ذهن انسان است که در آن ممکن است همهی ثروتهای زندگی تولید شود.
ایمان پایه و اساس همهی معجزات است. ایمان پایه و اساس اسرار گوناگونی است که از طریق قوانین منطق و علم نمیتوان آن را توضیح داد.
ایمان ماده شیمیایی معنوی است که وقتی با دعا و نیایش ترکیب شود، ارتباط با خرد الهی را امکانپذیر میسازد.
ایمان قدرتی است که انرژیهای عادی و معمولی اندیشه را به معادلهای معنوی آن تبدیل میکند. این تنها نیرویی است که از طریق آن نیروی کیهانی خرد الهی در خدمت انسان قرار میگیرد تا از آن بهره ببرد.
۷-تمایل در سهیم شدن مواهب و نعمات با دیگران
کسی که راه سهیم شدن مواهب و نعمات خود با دیگران را نیاموخته است، از مسیر منتهی به خوشبختی بیاطلاع است زیرا خوشبختی از سهیم شدن داشتههای خود با دیگران ایجاد میشود و بیایید برای همیشه این مطلب را به خاطر بسپاریم که اگر ثروت خود را با دیگران سهیم شویم، بر قدر و اندازهی آن اضافه میشود. و فراموش نکنیم کسی که مواهب خود را با دیگران سهیم شود، در دل این دیگران جایی برای خود باز میکند.
مواهب و ثروتهایی که مشارکت داده نشوند، خواه مادی باشند و خواه غیرملموس، میمیرند و از بین میروند زیرا این قانون طبیعت است که از هر چه استفاده نشود از بین میرود.
۸-کار عشق
هیچکس ثروتمندتر از آن انسانی نیست که به عشق مجهز شده است. عشق متعالیترین شکل ابراز انسانی اشتیاق و آرزو است.
۹-داشتن ذهن باز
صبر و تحمل که یکی از بارزترین ویژگیهای فرهنگی ماست، تنها از سوی کسانی ابراز میشود که دارای ذهن باز هستند. و تنها کسی که ذهن باز دارد میتواند آموزش ببیند و از غنای سرشار زندگی برخوردار شود.
۱۰-نظم و انضباط شخصی
کسی که بر خودش مسلط نباشد، هرگز بر چیزی مسلط نمیشود. کسی که بر نفس خود مسلط باشد، بر سرنوشت زمینی خود مسلط میشود، ناخدای روح و دانش میشود.
۱۱-توانایی درک احساس اشخاص
کسی که بتواند احساس دیگران را درک کند همیشه نتیجه می گیرد که همهی انسانها شبیه یکدیگرند، بدین معنا که از یک شاخه رشد کردهاند و اینکه همهی فعالیتهای انسانی تحت تأثیر یک یا چند انگیزه از انگیزههای نهگانه زندگی شکل میگیرند:
۱-احساس عشق
۲-هیجان فعالیت جنسی
۳-میل رسیدن به مال دنیا
۴-میل حفظ و حراست از خود
۵-میل به آزادی جسم و ذهن
۶-میل به ابراز وجود
۷-میل به ادامهی حیات بعد از مرگ
۸-احساس خشم
۹-احساس ترس
و کسی که میخواهد دیگران را بشناسد و احساسشان را درک کند، ابتدا باید خودش را بشناسد.
توانایی شناخت دیگران بسیاری از اصطکاکها را از بین میبرد. شناخت دیگران پایه و اساس همهی دوستیها، پایه و اساس همهی هماهنگیها و همکاریهای میان انسانها است.
۱۲-امنیت اقتصادی
و سرانجام به مورد آخر میرسیم که اهمیتش از موارد دیگر کمتر نیست. امنیت اقتصادی تنها با داشتن پول حاصل نمیشود.
هنری فورد از امنیت اقتصادی برخوردار بود نه به این دلیل که پول فراوان داشت، بلکه به این خاطر که برای میلیونها زن و مرد ایجاد شغل کرده بود. وسیلهی حملونقل قابل اعتمادی برای میلیونها انسان فراهم آورده بود. خدمتی که او میکرد سبب شد بتواند پول کلانی را کنترل کند. این گونه است که میتوان به امنیت اقتصادی رسید.