نگاهی اجمالی به کتاب ثروت هماهنگ نوشته ی جیمز آرتور ری و به پنج ناحیه کلیدی در زندگی، آنچه که او پنج رکن ثروت مینامد.
با اینکه سخت تر از هر کسی که میشناسید کار می کنید، آیا هنوز به هدفهایتان در مورد ثروت، آزادی، روابط شاد و ... نرسیدهاید؟
متعجبید
چرا افرادی که به نظر کمتر واجد شرایط هستند بدون هیچ تلاشی میلیونها دلار
پول بدست میآورند در حالی که شما علی رغم تلاش زیاد حتی نمیتوانید از
عهده بدهیهایتان برآیید؟ تنها شما اینگونه نیستید. همهی ما روزمان را با
رویای وفور نعمت شروع میکنیم. به خودمان میگوییم با کار بیشتر به سعادت
میرسیم. ما به دنبال راهی هستیم که از صبح شنبه بدون هیچ تلاشی در حالی که
از استبداد زنگ ساعت فرار میکنیم به طور معجزه آسایی میلیونها دلار در
حساب بانکیمان پیدا کنیم. ولی اغلب این روش موثری نیست. در عوض ما همان
اشتباهات قبلی را بارها و بارها تکرار میکنیم و همچنان درآمدمان پایینتر
از استعدادهای بالقوهی ما است. هنوز با شغلی درگیر هستیم که به نظر میرسد
به هیچ جایی راه ندارد. بحران پس از بحران ما را درهم میشکند.
آنچه ما
گم کردهایم کلید حقیقت است : ما همه به دنبال پول هستیم، نه به دنبال
ثروت هماهنگ، درست است؟ ما توقع داریم همه مشکلات را تنها با پول حل کنیم
بله با اسکناس پس تنها در بهدستآوردن پول تمرکز کرده و خود را از هر چیز
دیگری محروم میکنیم. به خودمات میگوییم ما تجسم یک زندگی خوب را داریم
ولی هرگز اتفاق مثبتی رخ نمیدهد.
رکن اول: مادی
همهٔ ما در یک مذهب مشترک هستیم و آن هم ثروت است.
ولتر
دربارهٔ قانون جذب در این پست ها
توضیح دادهام. پول مغناطیس است. رادیو را در نظر بگیرید. اگر به یک انسان
بدوی میگفتید از این رادیو صدای انسان و موسیقی شنیده میشود، چه اتفاقی
میافتاد. احتمالاً فکر میکرد دیوانهاید. وجود امواج رادیویی که به چشم
دیده نمیشود از تصور او خارج است. آدمهایی که قانون جذب را باور نمیکنند
به همین انسانهای بدوی شباهت دارند. باور نمیکنند که آرزوها میتواند به
حقیقت تبدیل شود.
اگرچه دربارهٔ رکن مالی صحبت میکنم ولی منظورم پول واقعی نیست بلکه دربارهٔ آنچه فکر میکنید پول برایتان به ارمغان میآورد است.
هدفتان را طوری که قابل قبول و بزرگ انتخاب کنید که انگیزه لازم برای دست
یابی به آن را داشته باشید. وقتی با ردیفی از ایدهها رو به رو هستید باید
اولویتها را در نظر داشته باشید. ازخودتان بپرسید هدف خاص من چیست و چه
طور میتوانم برای فرا خواندن آن به سوی زندگیام ازقانون جذب استفاده
کنم؟
اما از کجا بدانیم ایدهای درست است؟ به خرد درونیتان اعتماد کنید. به حس ششمتان. مغزتان را درست برنامه ریزی کنید. در جهتی مثبت با تکرار جملات تاکیدی «روز به روز از هر جنبه دارم بهتر میشوم.» یادتان نرود مغز یک بخش تاریک هم دارد، بخشی که میتواند نیروی خودش را نشان دهد یعنی توانایی برای پنهان کردن ماهیت خود و به ویژه تاثیر مخرب خود.
این اولویت بخشیدن به کارها میتواند در تمامی عرصههای زندگی باشد.
ازخودتان بپرسید. کدام کار بیشترین رضایت را نصیبتان میکند. اگر دقت
کنید پی میبرید که هر چه انجام میدهیم یک قدم فراتر برای شناخت خود
واقعیمان است. انسانهای خردمند و ثروتمند در این جهان طوری زندگی میکنند
که انگار هر روز آخرین روز زندگیشان است. ایدههایی که در ذهن داریم سرانجام
رهنمون زندگیهایمان میشوند. آنچه در درون داریم سرانجام بیرون خود را
نشان خواهد داد. هر چیزی ذهن انسان به آن برسد و آن را باور کند، حتماً
تحقق مییابد.
ممنون عالی بود
خیلی خوب بود با تشکر
مطلب خوبی بود فقط عکس کم استفاده کرده بودید
خیلی خوب بود ممنون