خانم جولیا کامرون ، متخصص کار با گروههای دچار مشکلات مالی ، در کتاب ” از معتاد به پول ، به پولدار سالم: ۹۰ روز تا رهایی مالی ” ابزارهای ترک رفتار های مالی ناسالم را با ارایه ی تست ها و راه حل های عملی و موثر نشان می دهد.
خانم جولیا کامرون ، متخصص کار با گروههای دچار مشکلات مالی ، در کتاب ” از معتاد به پول ، به پولدار سالم: ۹۰ روز تا رهایی مالی ” ابزارهای ترک رفتار های مالی ناسالم را با ارایه ی تست ها و راه حل های عملی و موثر نشان می دهد.
تکنولوژی اطلاعات ((Information Technologyبا محوریت دانش و خردگرایی انسان و اندیشههایش به منظور بهرهبرداری از اندیشه و سپردن امور تکراری و غیر خلاق به ماشین و همچنین افزایش کارآیی و آزاد سازی مهارتهای انسانی ، در دهه های اخیر مورد توجه خاصی قرارگرفتهاست. از آنجائیکه تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) به عنوان محور توسعه جوامع و سازمانها مطرح است، بنابراین طراحی ساختار آن نیازمند ژرف اندیشی و تامل، همراه با ارائه مدل مناسب و بررسی مدلهای موجود در سازمانهای داخلی و خارجی است. تکنولوژی اطلاعات(فناوری اطلاعات)که از تلاقی الکترونیک ، پردازش داده ها و ارتباطات-مخابرات حاصل شده است، باعث از میان رفتن فاصله ها و در کنار هم قرار گرفتن کامپیوترها و کاربران و همچنین مکانیزه شدن سیستمهای ارتباطی و افزایش ظرفیتهای انتقال داده ، شده است. این امر تمرکززدایی و ایجاد ابر شاهراه و افزایش سرعت و کیفیت تصمیمگیری و مدیریت کارا را فراهم ساخته است. |
بیلند راجرز (متولد 19 اکتبر 1942-اهل دموپولیس ایالت آلاباما) یک سرمایهگذار آمریکایی و مفسر مالی موفق است که در حال حاضر در سنگاپور زندگی میکند. او یکی از پدیدآورندگان کوانتوم فاند (Quantum Fund)،استاد دانشگاه، نویسنده، مفسر اقتصادی است.
نشریاتی چون تایم، واشینگتن پست و نیویورک تایمز، بارونز فوربز، فورچون، وال استریت جورنال، فایننشال تایمز و بسیاری دیگر از نشریاتی که در زمینه اقتصاد یا فاینانس به فعالیت میپردازند به طور مستمر مقالاتی در مورد وی به چاپ رساندهاند. وی خود را پیرو مکتب اتریشی در اقتصاد میداند.
ادامه مطلب ...در حال حاضر در دنیا یکی از مهمترین علوم ، علم مدیریت به شمار میرود که دائما در حال تغییر و تحول است و نقش بسزایی در شکلگیری ارزش افزوده اقتصادی دارد . بسیاری از بزرگان علم مدیریت بیان داشته اند که مدیریت به معنای انجام کار از طریق دیگران است و همچنین آنرا علم و فن و هنر نیز میدانند . امروزه مدیریت از حالت امر و نهی و دیکته کردن کارها به کارکنان ، خارج و به رهبری تبدیل شده است. امروز یک مدیر خوب ، سیاست و خطوط اصلی در جهت اهداف سازمان را تعیین میکند نه اینکه به کارکنان بگوید که چه کاری را انجام دهند و چه کاری را انجام ندهند.
یک مدیر واقعی آن است که از قوای خلاق کارکنان نهایت استفاده را ببرد نه اینکه از تواناییهای کارکنان احساس خطر کرده و روابط خود را با آنان قطع کند . توانایی رهبری و مدیریت ، تنها به این معنا نیست که عنوان مدیریت، سرپرست و یا مدیر پروژه را بدنبال داشته باشد. بلکه باید همواره مراحل رشد و پیشرفت مداوم را در مدیریت فراهم آورد و مدیر باید آموخته های خود را از محیط افزایش دهد و این افزایش برپایه علم وتجربه و فطرت او باشد تا بتواند در هنگام تصمیم گیری ، بهینه ترین گزینه را انتخاب نماید .
ادامه مطلب ...
۱ - قدردانی و تجلیلهای خالصانه و واقعی را از یاد نبرید. ۲ - اشتباهات دیگران را غیرمستقیم به آنان گوشزد کنید. ۳ - قبل از سرزنش دیگران، درباره خطاهای خود صحبت کنید. ۴ - به جای این که مستقیماً دستور بدهید، آنها را در قالب سؤال مطرح کنید. ۵ - آبروی دیگران را حفظ کنید. ۶ - چنان چه کوچکترین پیشرفتی در عملکرد سایرین میبینید، از آنها تمجید کنید. در تصدیق کردنهایتان، خالص و در تمجیدهایتان بیمضایقه عمل کنید. ۷ - دیگران را به نیکی یاد کنید تا آنها نیز بتوانند در زندگی خودشان را بالا بکشند. ۸ - به کارمندان خود دلگرمی بدهید. ۹ - اگر دیگران به پیشنهادتان عمل کردند با رفتار مناسب خود آنها را شاد کنید. |
منبع : مجله راه زندگی |
کارمندان پرتلاش محیطی را دوست دارند که مستلزم کار فراوان است و کمکاری را تحمل نمیکنند. هیچ چیزی به اندازه تحمل کمکاری، انگیزههای کارمندان پرتلاش را از آنان نمیگیرد. افراد سختکوش چالش را دوست دارند و دلشان میخواهد با دیگر افراد سختکوش همکار باشند.
با توجه به آنکه نرخ تغییر در کسبوکار، مدام در حال افزایش است؛ اشتغال در یک کار برای تمام عمر دیگر معنایی ندارد. فناوریهای جدید، کسبوکار سنتی را با نرخی هشداردهنده از رواج میاندازند و در نتیجه افراد بهطور میانگین بیش از گذشته شغل خود را عوض میکنند. بهندرت کسی بهدنبال شغلی است که تمام عمر خود را در آن سپری کند، بلکه همه به دنبال شرایطی هستند که امکان استخدام برای آنها در تمام مدت وجود داشته باشد. در حالی که این فرصت برای متقاضیان وجود دارد که یکی از شغلها را انتخاب کنند، اغلب شغلی را برمیگزینند که فرصتهای بیشتری را برای یادگیری و پیشرفت در اختیارشان مینهد. مدیرانی که هیچ فرصتی را برای پیشرفت کارکنانشان از دست نمیدهند، دوست دارند به شیوهای آسانتر بتوانند بهترین استعدادها را جذب نمایند. اگر شما لحظهای در اینجا درنگ کنید و به بهترین مدیرانی بیندیشید که تا به حال برای آنها کار کردهاید، احتمالا کسی را انتخاب میکنید که بیشتر از او آموختهاید.
کاری را شروع کرده اما با شکست مواجه شدهاید؟ روی سیستمی سرمایهگذاری کردهاید که رکود کرده؟ چیزی اختراع کردهاید که مورد استقبال برای فروش قرار نگرفته؟ اما آیا بعد از آن شکست موفقیتی بزرگ نصیبتان شده؟ و اگر اینطور است، چه چیز باعث شد به راهتان ادامه دهید و دست از تلاش برندارید؟